کتاب باید كسی از میان ما به كشتن كتاب برخیزدشاعر: فرهاد وفایی
✍
چشم هایششروع ویرانیو من آن دورترین شهر زیر آوارمکه هیچ ، هیچ ، هیچامیدِ نجاتم نیست
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
واقعا چرا ؟! ها؟! چرا ؟!
هیوا این کارا یعنی چی؟!!
یعنی نمی دونی الان تو چه موقعیتی هستی؟! اونوقت میشینی فیلم میبینی و آهنگ گوش میدی؟! از 12 ساعتی که امروز تا الان وقت داشتی فقط دوساعتش رو درس خوندی ! خجالت نمی کشی؟!
هیوا!
دیدن فیلم های پزشکی تو رو به آرزوت نمی رسونه!!!!! تنها راه رسیدن به آرزوت اینه که ک.و.ن گشادت رو بلند کنی و درس بخونی!!!!
با تمام توانت تلاش کنی!
یه کاری کن که 14 تیر وقتی که برمیگردی شاد ترین آدم روی زمین باشی!
آفرین! بلند شو! بلند شو و یه
این دیالوگیه که این روزها تقریبا از همه ی داوطلب های کنکور، چه داوطلب های خودم و چه داوطلب هایی که در مدارس و جلسات گروهی من رو می بینند، می شنوم.
این احساسیه که بیشتر کنکوری ها در این روزها دارند و فقط تو نیستی که فکر می کنی همه ی درس هایی رو که تاحالا خوندی فراموش کردی.
رتبه1 کنکور امسال، قطعا از بقیه ی افراد، این حس رو بیشتر داره.
دلیلش هم فقط خستگی و کم شدن انرژی و در نتیجه افزایش تفکرات منفیه نه واقعا فراموش کردن مطالب!
پس به این "احساس باط
یا نور المستوحشین
می گفت من فهمیده ام، ماها جنس وجودمان طوری است که حال خوب یا بدمان یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم کیفیت ارتباطمان با خداست. یعنی تو الان هر دلیلی برای آشفتگی ات بیاوری باز تهش می رسی به همان... یک نقصی آنجاست. دیدی گاهی اوقات هزار کار و مشکل و گرفتاری داری اما ته دلت آرام است که در نهایت همه چیز سر جای خودش قرار می گیرد؟ با آرامش و در حد توانت وظیفه ات را انجام می دهی و این قدر هم به در و دیوار وجودت مشت نمی کوبی... آن لحظه ها حتما بخا
یا نور المستوحشین
می گفت من فهمیده ام، ماها جنس وجودمان طوری است که حال خوب یا بدمان یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم کیفیت ارتباطمان با خداست. یعنی تو الان هر دلیلی برای آشفتگی ات بیاوری باز تهش می رسی به همان... یک نقصی آنجاست. دیدی گاهی اوقات هزار کار و مشکل و گرفتاری داری اما ته دلت آرام است که در نهایت همه چیز سر جای خودش قرار می گیرد؟ با آرامش و در حد توانت وظیفه ات را انجام می دهی و این قدر هم به در و دیوار وجودت مشت نمی کوبی... آن لحظه ها حتما بخا
ویژگی های نوجوان سالم:بسیاری از نوجوانان، تضادها و دگرگونیهای زیادی در این مدت تجربه میکنند اما نباید از راه اصلی خود، دور شوند و نباید تغییرات مانع هدف اصلی او شود. نوجوانی که به او نوجوان سالم میگویند، پیش از هر عملی خوب فکر میکند و در انجام آن کار تنها از احساساتش پیروی نمیکند، یعنی عقل خود را فدای احساسش نمیکند.ویژگیها و صفات "نوجوان سالم" چیست1. ایمان و اعتقاد به خدا:نوجوان سالم هیچگاه نباید ایمان و اعتقاد به خدا را ا
میدونی تو این بارون باید میبودی ولی نیستی حالا که نیستی کاش دوستای خوبی داشتم کاش میشد چرتو پرت بگم از تو حرف بزنم و کسی نصیحت نکنه( میدونی الان دوازده و نیم شبه و اس ام اس اومد یه لحظه فکر کردم تویی، احمقانه ست نه؟)، دلم برای خودت نه برای حسایی که باهات تجربه کردم تنگه، حس یه دوست خوب یه شنونده یکی که قبولت داره یکی که از تنهایی درت میاره... میدونی هیچوقت دوست خوب نداشتم تا اینکه توی لعنتی سرو کله ت پیدا شد اما تو نباید میموندی نباید دوستم میشد
خانم ق گزینۀ پیشنهادی من به دکتر ش بهعنوان سرویراستار جایگزین خودمه. امروز که داشتیم با هم کار میکردیم یهو بحث مهاجرت و فرصت تحقیقاتی و فاند و این حرفها پیش اومد و بعدش به وضعیت کارمون و تصمیم من برای ترک مؤسسه کشیده شد. خیلی حرف زدیم، بحث هی شاخ و برگ پیدا کرد و... بگذریم.
میون حرفهاش حداقل دو بار این مثال رو زد؛ گفت تو یه بذر پیدا کردی، چاله کندی، بذر رو کاشتی، روش خاک ریختی، بهش آب دادی، نور خورشید بهش رسیده، حالا که جوونه زده میخوا
"In the still of the night"
"در خاموشی شب"
In the still of the night
در خاموشی شب
I held you, held you tight
تو را در آغوش گرفتم,سخت در آغوش گرفتمت
'Cause I love, love you so
چرا که عاشقت هستم,به شدت عاشقت هستم
Promise I'll never let you go
عهد می بندم که هرگز رهایت نکنم
In the still of the night
در خاموشی شب
I remember that night in May
آن شب در ماه مه را به یاد می آورم
The stars were bright above
ستارگان در آن بالا ها می درخشیدند
I'll hope and I'll pray
امیدوارم و درخواست میکنم
To keep your precious love
که عشق گرانبهای تو را حفظ کنم
Well before the light
بسیار زود
دانلود آهنگ جدید ریشه در خاک سالار عقیلی
خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد و اشک من تو را بدرود خواهد کرد ♫♪♭نگاهت تلخ و افسرده است دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده استغم این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است ♫♪♭تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی ♫♪♭من اینجا ریشه در خاکم من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکممن اینجا تا نفس باقیست میمانم من از اینجا چه میخواهم نمیدانم
وقتی خسته ای!
وقتی داری از ظرفیت مازاد بدنت استفاده میکنی که بتونی بیدار بمونی !
وقتی از حجم سوالایی که ذهنت رو درگیر کرده بغض کردی و نزدیکه که بباری !
وقتی دلت بیرون رفتن و آزادی میخواد ولی اون کتابا این اجازه رو بهت نمیدن ! اگر هم ساعتایی رو بری بیرون تماما عذاب وجدان داری که اگر خونه بودی فلان بود!
وقتی دلت پر کشیده برای دیدن فیلم !
وقتی کلی از اخبار روز بی خبری و انگار نه انگار توی همین اجتماع زندگی میکنی !
وقتی کل زندگیت خلاصه شده توی یک اتاق
سلام رفقای گل حامی تحصیلیامیدوارم هر جایی هستین حالتون عالی باشه
بعضی وقتا بچه ها میان میگن که آقای افشاریان ما اصلا انگیزه نداریم برای درس خوندن نمیدونیم چیکار باید بکنیم ، اصلا نمیتونم سمت کتابا برم و اصلا حوصله درس خوندن ندارم !!فقط یک جمله میتونه جواب همه ی این سوالات باشه ، اونم اینه که هدفت چقدر برات مهمه؟!اصلا برای خودت هدفی انتخاب کردی که بخاطرش تلاش بکنی ؟!به هدفی که اتخاب کردی باور قلبی داری ؟ از ته دلت با تمام وجودت میخوایش ؟ببینی
نفس تو رفتهای، و من به نفسهایت فکر میکنم وقتی که درخوابی. تو رفتهای، به چشمهایت فکر میکنم، خوابی و قرنیههایت پشت پلکها حرکت میکنند. تو رفتهای، و من به شمارش آرام نفسهایت فکر میکنم، و نالههای محوت وقتی که توی خواب کابوس میبینی. تو رفتهای، و من به موهایت فکر میکنم که روی بالشت پخش شدهاند و قلبم تیر میکشد. این خاصیت موهایت که رنگ عوض میکنند و هربار یک حالی میشوند چقدر دست نیافتنیست. تو رفتهای و من به فردا فکر م
ای عطر خوش نارنج، سلام!
به عنوان آخرین پیام،
به عنوان آخرین سلام،
به عنوان آخرین کلام.
به تمام کوچههای نادیدهی شهرم،
به تمام پرستوهای این آسمان،
به تمام گلهای ناروییدهی این جهان.
به تمام عزیزانِ گوشهی قلبم،
به تمام خالهای کُنج لب،
به تمام اشکها و چشمِ تر.
به تمام دفترهای شعر خالیام،
به تمام قلمهای شکسته،
به تمام درختان خشک این دیار.
به هرکجا که رسیدی،
به هرکسی که دیدی،
به هر صدایی که شنیدی،
« برسان سلام مارا »
خداحافظ؛
بنگ!
و
متن و ترجمهی بخش مرور شده از نامه ۳۱ (جلسه ۳)
وَ اِعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ اَلْمَاضِینَ
و عرضه کن بر آن (قلبت) اخبار گذشتگان را
وَ ذَکِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ
و یادآوری کن برایش آنچه رسیده است به پیشینیان قبل از تو
وَ سِرْ فِی دِیَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ
و سیر و گردش کن در سرزمین و آثارشان
فَانْظُرْ فِیمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا اِنْتَقَلُوا وَ أَیْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا
با دقت ببین و تفکر کن در مورد آن
تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و اشک من تو را بدرود خواهد گفت.نگاهت تلخ و افسرده ست.دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست.غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است!تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.تو با دست تهی با آن همه توفان بنیان کن در افتادی.تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است!تو را با برگ برگِ این چمن پیوندِ پنهان است.تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بی رحمِ بی باران،تو را این خشک سالی های پی در پی،تو
تا اینجا زندگیم، به این نتیجه رسیدم که همیشه استراتژی در زمان های زیادی سخت "فقط صبر" هست
"فقط صبر" یعنی به معنا واقعی کلمه بشینی دست رو دست بذاری تا سختی ها برن
من از این فازای "تقدیر هرکسی ازقبل نوشته شده" و "روزی هرکسی از پیش تعیین شده" و اینا نیستم
که اگر بودم کل زندگیم رو نمیذاشتم به مبنای کار کردن
من "ادم بشین منتظر ظهور باش" نیستم
من "ادم پاشو شرایطشو فراهم کن" هستم
که اگر حالت اول بودم اینقدر زور نمیزدم با اینا مخالفت کنم... میشستم خود امام
مناظره حضرت آقا امام صادق علیه السلام با ابو حنیفه در مورد بطلان قیاس
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است:
محمد بن عبید، عن حماد، عن محمد بن مسلم قال: دخل أبو حنیفة على أبی عبد الله علیه السلام فقال له: إنی رأیت ابنك موسى یصلی والناس یمرون بین یدیه فلا ینهاهم، وفیه ما فیه فقال أبو عبد الله علیه السلام: ادع لی موسى، فلما جاءه قال: یا بنی إن أبا حنیفة یذكر أنك تصلی والناس یمرون بین یدیك فلا تنهاهم، قال: نعم یا أبه إن الذی كنت اصلی له كان أقرب إ
شما اما اگر توانستید ببوسید تمام گونههای از گریه خیس شده را؛ بهخصوص اگر هوا سرد و تاریک بود و برف میبارید. ببوسید تمام چشمان از انتظار کمنور شده را. تمام لبهای مشکوک به بوسه را. تمام دستهای پاک آلوده شده به تن یار را. تمام قلمهای از معشوق نوشته را. تمام چینهای افتاده از انتظار بر پیشانیها را. من نتوانستم اما اگر شما توانستید ببوسید تمام زخمهای عاشقان را؛ که از بوسیدنیتر در جهانمان وجود ندارد...
#اهوازی که باشی و یا اگر مدتی ساکن #اهواز شوی احساس می کنی از زمین و زمان می بارد که از این شهر دلزده شوی و تمام توانت را به کار ببری که از آن فرار کنی.کارون پر آب ترین رودخانه ی کشور است که در #استان #خوزستان جریان دارد و از وسط شهر اهواز می گذرد اما سهم مردم این شهر از آب این #رودخانه تنها آبی است که فقط برای شستشو و استحمام قابل استفاده است و آب آشامیدنی را در این شهر از وانت ها و موتورهای سه چرخه ای که فریاد می زنند «ماااااای تصفیـــه» باید خر
نمیدونم چه چیزی هست که باعث میشه آدم از جنگیدن دست بشوره. البته خیلیا شاید بگن این جنگیدنی که تو میگی فعل و رویکرد درستی در مقابل زندگی نیست که خب نظر محترمیه. صحبت جای دیگهای هست. صحبت از جایی هست که اگه پیروزیها موجودیتی دارند، قطعا ناکامیها هم موجودند. پیروزیها اگه قلههای این زندگی باشند، ناکامیها درههان، قله فقط یه سطح کوچیکی رو در بر میگیره اما درهها از اولین لحظههایی که کوهپایه رو پشت سر میذاری تو رو تهدید میکنن
من امروز از این لحظه تمام کسانی که بر من حقی دارند می بخشم، من امشب تمام کسانی که من دا از خود رنجانده اند می بخشم، من از امشب تمام خاطرات بد کودکی را فراموش میکنم، من از امشب تمام کاستی های زندگیم رو فراموش می کنم، من از امشب دوران بد دانشجویی و مدرسه را فراموش می کنم، من از امشب تمام معلم هایم را می بخشم، من امشب تمام استادهای دانشگاهم را می بخشم، من امشب تمام مسئولین کشورم را که به من ظلم کردن می بخشم، من امشب تمام کسانی را که باعث بی کاری من
زندگی، بدون توجه به حال خوب یا بد آدمی، بدون توجه به توانت برای همآهنگ شدن باهاش، با سرعتِ همیشه رو به افزایشش در حال حرکته... کسی بخاطر داغدار بودنت بهت رحم نمیکنه، بهت پول و نمره نمیده....
شما رفتین و من هنوز همینجام! شما رفتین و من امتحان داشتم! شما رفتین و من باید برای ادامهی زندگیم برنامه ریزی میکردم....
شما رفتین. من و مردم مملکتم رو تکون دادین. اکثرشون اما بخاطر بیغیرتی من و امثال من دوباره خوابشون برد. اکثرشون درگیر درگیریهای ب
رقبای خود را بشناسید.
شناخت هدف صنعت و شرکت تون از تاثیر گذارترین عوامل روی ایمان شما نسبت به کار هستن بنابراین لازمه زمانی کافی رو به این امر اختصاص بدیم.
در هر زمان فقط یک گام.
از قدیم گفتن سنگ بزرگ نشونه ی نزدنه، تو نتورک دنبال رشد نجومی و یه دفعه ای نباش، به جاش یاد بگیر هر روز از نظر تمام مهارت های نتورکی از روز قبل بهتر شی.
⚠️خطر: بیماری شایع در نتورک ایران⚠️
اگه یه ماه به هر دلیلی عملکرد ضعیفی داشتی لازم نیست اول ماه بعد جوگیر بشی و برا
با توجه به تحولات و ابتلائاتی که اطرافم و برای خودم رخ دادهمتوجه شدم که مهمترین عنصر اخلاقی برای موفقیت در زندگی در تمامی ابعاد، چیزی نیست جز:«نظم»
نظم نباشه ذهمه چیز داغون میشه، همه چیز، از جمله ایمان و عاقبت بخیری اخروی حتی....
خانه داری که اصلا بدون نظم ناممکنه :) چرا ممکنه، ولی تبدیل میشی به یه انسان که مدام در حال دویدنه و هیچوقت هم به مقصدی که میخواد نمیرسه... تازه با فرض اینکه بچه ای وجود نداشته باشه میگم ها...حتی بدون بچه هم همین قدر
تمام.
م تمام شد.
بیطاقتی نکن دلم.
تو همین رو میخواستی، یه غم... یه غم شیرین...
این هم غم شیرین.
مزه مزه کن مثل اسپرسوی تلخ هر روزت و صبر کن تا به جانت بنشینه.
این غم هم رفتنیه، مثل شادی، مثل درد، مثل همهی داشتنیهای خوب و بد.
باید که صبر کنی و بذاری ته نشین بشه.
م یا هر کس دیگهای ... فرقی نمیکنه... تمام میشه همه چی پس خوب دل بده به لحظهها و عمیق درکشون کن تا تموم بشن
- دلتنگی تمام نمیشود:
دلتنگی در و پنجره نمی شناسد از هر رُوزنهای به جانت میریزدامانت را میبَردجان به لبت میکندتمام میشویاماتمام نمیشود!تا که دلیل دلتنگیات را بیابی.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#هاشور_در_هاشور#شعر_کوتاه
به نام خداوند مهربان
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود.
اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از م
امشب هم گذشت
یک شب دیگر اضافه شد و هر شب
به خودم نوید میدم که تو قوی تر از دیروزی
چون یک روز دیگر بی او سر کردی
امشب هم گذشت
دلم گرفت برای تمام کسانی که
زیادی برایشان مهربان بودم
زیادی یک رو بودم
زیادی ساده بودم
دلم گرفت برای خودم
خودمی که بودم
خودمی که یک شهر را درمان میکرد
با حرف هایش
با آرامشش
خودمی که برای همه خوبی ها را میخواست
دلم گرفت برای خودم
برای خودمی که شدم
برای یک تکه سنگ
که اگر تمام آدم های دنیا
ها..! بکنند هم ذوب نمیشود
دیگر تمام شد
تمام عشق من به تو ، از آن ، نگاه اولین
برای بردن دلم ، چه کرده ای تو نازنین
تمام شوق وصل را ، ز چشم تو گرفته ام
دگر چه مانده از دلم ، پر از تو گشته دلنشین
نگاه میکنم به تو ، به هر کجا که بنگرم
ببین چگونه مانده ام ، سر به هوا درین زمین
درین مجال عاشقی ، بر تو کسی حریف نیست
تمام دل نوشته ها ، به وصف توست مه جبین
گفته بودم شادمانم ؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم ، بشنو و باور مکن !
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن !
عشق اگر افسانه می
سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن !
در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت :
"با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن !
گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !
سجاد سامانی
دخترکی راه راه قسمت اول .
ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
بسیاری از نارسایی های سازمانها ناشی از کند شدن عملیات یا همان فرآیندها نسبت به برنامه ی زمانبندی شده طبق روال است .
زمان ، معلولِ حرکت است و اگر حرکتی نسبت به حرکت کل سازمان متوقف شود زمان نتیجه گیری کند میشود و گاهی به نتیجه هم نمیرسد یعنی توقف کامل.
برای جبران و بهبود این وضعیت یعنی تاخیر ناخواسته چه باید کرد ؟
در میان مشاوران کسب و کار عالی بسیاری به دنبال حذف تاخیرسازها هستند و بهبود سیستم .
در حالی که اقدام شایسته تر که خود به خود تاخیر ه
حسابداری صنعتی( اصل بهای تمام شده) شاخه ای از حسابداری است که وظیفه جمعآوری اطلاعات مربوطه به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات را بر عهده دارد.
حسابداری بهای تمام شده شاخهای از حسابداری دستیابی به بهای تمام شدهی محصولات واحد تجاری است. این هدف با درنظر گرفتن بهای تمام شدهی ورودیها در تمام مراحل تولید و همچنین هزینههای ثابت، نظیر هزینهی استهلاک تجهیزات سرمایهای حاصل میگردد. در حسابداری بهای تمام شده، این هزین
به نظرم باز کتاب «من پیش از تو» یه ایده ای داشت ولی این کتاب از اون کتابهای «باری به هر جهت» بود. پایانش هم جوری بود که انگار خانوم جوجو مویز علاقه خاصی به ادامه اش داره که امیدوارم این اتفاق نیفته :/
__________________________________________________________
- چه فایده ای دارد که آدم بخواهد دائم رنج و اندوهش را بازنگری کند؟ مثل آن است که یکسره با یک زخم ور بروی و نگذاری التیام پیدا کند.
- چهره ای که آدم ها انتخاب می کنند تا از خودشان به دنیا ارائه کنند با آنچه در اصل هستن
به نام خدا
دستتو بده به من!!نترس دستتو به من بده میخوایم بریم سفر با هم.
سفر؟؟؟؟
آره سفر.یه سفر به گذشته!!
یادته اول تابستون چه اهداف بزرگی داشتی؟؟با چه شور و شوقی منابعت رو انتخاب میکردی؟؟چقدر مصمم بودی واسه رسیدن به اهدافت؟؟؟هنوزم تو مسیر هستی؟؟؟همه توانت رو گذاشتی؟؟
چی؟؟؟با این حرفا ناامید شدی؟؟؟
فکر میکنی به اندازه کافی تلاش نکردی؟؟نه نه!اشتباه برداشت نکن
قصدم از این
میتونم تمام این مسافت رو چارتار گوش بدم...
تمام این مسیر، تمام بلوار بهشت ، تمام چمران ، تمام عفیف آباد، تمام ارم
میتونم همه شون رو راه برم و با صدای بلند بخونم :
"من ایستگاه آخرم،عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام،تو ارتفاع بی مهاری"
بیای ته باغ ارم و برای اولین بار دستم رو محکم بگیری
بیای عفیف آباد و محکم بغلم کنی و من دلم هری بریزه
بیای تو اون پیاده رو ها همه ی اردیبهشت ها رو قدم بزنیم و تو برام آهنگ کوردی بخونی
دست بکشم رو تر قوه ت و تو حو
.دلم برای خانهای تنگ استکه تمام خندههای کودکیم را در آن جا نهادهام...تمام بازیهایم...تمام قد کشیدنهایم و تمام آرامشم...دلم برای خانهای تنگ است،که تمام رازهای دیروزم را درش جا نهادهام...تمام شیطنتها و سادگیهای کودکانهام...تمام همبازیهای کودکیم...و تمام متلهای شنیدنی زندگیم را
خانه ای که در ۲۰فروردین ۹۹ با همه ی زیبایی هایی که واسمون داشت تخریب شد.
نشستم تو یکی از دهنه های پل خواجو ، هنوز جای دندون عقلی که دیروز کشیدم درد می کنه ...درد نبودنش تا مدت ها توی دهانت حس میشه ،
در این لحظه به تمام شدن نیازمندم ،تمام شدن هرچیز ،هرکس
وفکر می کنم هیچ وقت تمام نمیشود .
پ .ن:غول سیاه افسردگی..تو بردی ...
آدمی چه بیواسطه درد میکشد. آدمی در حضورِ تمام کسانش چه بیواسطه تنهاست. آدمی چه غریبانه فهمناشده میمیرد؛ آدمی چه ساده خطی روایت میشود، چه ساده نقطهای در انتهای هیکلش میگذارند، چه ساده تمام میشود.
خطاب من به شماست؛ که دیگر نمیخواهم ببینمتان. و حتی بیشتر کلمهای ندارم که برایتان بگویم. به تمام شما که زیستن در میانتان تصنع نامربوطی بود که یک عمر، سادهلوحانه مشغول خلقش بودم. به تمام شما، بدون استثنا، به تمام شما که من را میش
یک شاخه گل چه کارها که با یک زن نمیکند یک شاخه گل زورش خیلی زیاد است تمام زخم های زنها را خوب میکند تمام غصه هایش را پاک میکند عطر گل تمام وجودش را میگیرد خستگی هایش را میبرد یک شاخه گل آنقدر زورش زیاد است که تمام زن ها در مقابلش کم می آورند فقط گل را از دست چه کسی بگیرنداین مهم است
به همه چیز مشکوکم...
به تمام آدمها، به تمام حسهای عاشقانه، به تمام خوشیها، به تمام آسونیها، به تمام روزها، به تمام ساعتها و دقیقه و ثانیهها...
از همه چیز مأیوسم...
از آدمها، عاشقانهها، خوشیها، آسونیها، روزها، ساعتها و دقیقهها و ثانیهها...
برای همه چیز نگرانم...
نگران آدمها، نگران عشق، نگران خوشحالی، نگران آسایش، نگران روزها، نگران ساعتها و دقیقهها و ثانیهها...
تو گاهی برای تمام شکها، یأسها و نگرانیهام ت
مسئله تمام مدّت جلوی دماغم بود. نمیتونستم ببینمش، به دلایلی که نمیدونم.
من تو تعیین حد و مرزها مشکل دارم. تو تخمین میزان انرژیای که باید گذاشت یا احساساتی که باید صرف کرد. و تو این قضیه تمام ابعاد زندگیم محسوسه. معمولاً وقتی کسی که دوستش دارم حال بدی داره، اینقدر غصّه میخورم که حالم از اون بدتر میشه. من لزوماً تو شادی آدمها سهیم نمیشم. تو غمشون چرا.
بچّه که بودم همیشه خرید زهرمارم میشد. ناراحت بودم اون روز. چون بستهها رو می
به نام خدا
دستتو بده به من!!نترس دستتو به من بده میخوایم بریم سفر با هم.
سفر؟؟؟؟
آره سفر.یه سفر به گذشته!!
یادته اول تابستون چه اهداف بزرگی داشتی؟؟با چه شور و شوقی منابعت رو انتخاب میکردی؟؟چقدر مصمم بودی واسه رسیدن به اهدافت؟؟؟هنوزم تو مسیر هستی؟؟؟همه توانت رو گذاشتی؟؟
چی؟؟؟با این حرفا ناامید شدی؟؟؟
فکر میکنی به اندازه کافی تلاش نکردی؟؟نه نه!اشتباه برداشت نکن
قصدم از این
بنویس “آب”، جار بزن: “نان” تمام شد !آن واژه های تلخ دبستان تمام شد !بابا، درخت، داس، کبوتر، قفس، سکوتآقا اجازه! دیکته هامان تمام شدبنویس: گرگ آمد و خط خورد خنده هادیگر دروغگویی “چوپان” تمام شد !آقا اجازه! خون شهیدان چه می شود؟آموزگار: هیس ! پسر جان ! تمام شد !دیروزمان به دغدغه آب و …
نوشته شهدا شرمنده ایم … اولین بار در شهید محمد مهدی لطفی نیاسر. پدیدار شد.
آخرین بار اینقدر باران شدید بود که نمیشد جایی را دید. تمام بعدازظهر را منتظرت بودم که شاید بتوانم چند کلمه با تو حرف بزنم. آخر شب بالاخره آمدی و همان چند جمله و همان نگاههای کوتاه چند هفتهام را به هم ریخت.تمام آرزوها، تمام دلخوشیها و تمام حسها را با تو دفن کردهام. حس میکنم مردهام. آمدهام اینجا تا شاید کلمهها مثل ضربههای پیاپی تیشه زمین را بشکافند. دنبال تو نمیگردم. دنبال خودم میگردم؛ دنبال کسی که مرد، دنبال کسی که گم ش
ساعت 20:49 ، 12 اسفند 97از الان تا سی دقیقه فرصت دارم بنویسم و نوشتن یعنی خلوت با خودم.ساعت 7:08 ایستگاه دروازه دولت، راضیه گفت دارم می میرم دیگه از کم خوابی کم خوری و کار زیادبا لبخند میگفت و لذتی حاصل از کار مفید کردنولی واقعا هم خسته بوداخلاص این دختر مثال زدنیه...صرفا از این جهت میگفت که باهاش حرف بزنم و میدونستم که پیش هر کسی اینها رو نمیگهپس حرفمو شروع کردموقتی که ایستادیمچشم در چشمش نگاه کردم، گفتم آره سختهواقعا سختهدغدغه داری مسوولیت دا
ما به اشتباه اینگونه میاندیشیم:
- درسم تمام شود راحت شوم- غذایم را بپزم راحت شوم- اتاقم را تمیز کنم راحت شوم- بالاخره رسیدم، راحت شدم- اوه چه پروژهای، تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنیم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه آغاز فعالیتی دیگر است
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن... لذت باعث قدرتمند شدن میشود و
یعنی می شود فردا بیایم برای این پست پی نوشت بزنم که اصلاحات فصل چهار و پنج تمام شد؟
خدایا لطفا بشود...:)
یک چهارم پی نوشت:))))
یک چهارم کارم دیروز تمام شد، یک چهارم بعدی هم به نظر می رسد امروز تمام شود! بله طبق معمول کار چهار روزه را یک روزه تصور می کردم و نمی شد که بشود:)
دوروز دیگر می آیم پی نوشت می زنم ان شاالله:)
این هم پی نوشت:) بالاخره کار این دو فصل تمام شد. تحلیل بخش کمی و بخش کیفی پایان نامه ام.
ما به اشتباه اینگونه میاندیشیم:
- درسم تمام شود راحت شوم- غذایم را بپزم راحت شوم- اتاقم را تمیز کنم راحت شوم- بالاخره رسیدم، راحت شدم- اوه چه پروژهای، تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنیم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه آغاز فعالیتی دیگر است
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن... لذت باعث قدرتمند شدن میشود و به
سه روز عزای عمومی.
ساعت هفت بیدار شدم و خبر را خواندم. باور نکردم. هنوز هم باور نکردهام. چون مرگ مهم نیست. چیزی که مهم است، تراژدی مرگ است. شاید ما بچه نداشته باشیم. شاید هیچ وقت بچه دار نشویم. ولی امیدوارم دنیا بماند و نسل های بعد این بلبشو را فقط در کتابهای تاریخشان بخوانند. امیدوارم تمام شود. به خوبی یا بدی، فرقی نمیکند، فقط تمام شود.
امیدوارم تمام جنگ طلبان، هرکجایی که هستند، هر دینی که دارند، تقاص خون تمام مردم بی گناهی که به خاطر شهو
دلم میخواهد دوباره به مسیر دو سال پیش برگردم
این بار اشتباهات گذشته را تکرار نخواهم کرد
خدایا مرا بازگردان به جایی که بودم
این کابوس های شبانه مرا رها نمی کنند من کار نیمه تمامی دارم که اگر تمام نشود بسان خوره تمام مرا خواهد خورد
خدایا نوری در قلبم هست که می گوید من به آنجا بر خواهم گشت تا کارم تمام شود
می شود که بشود
من :باز از دور می آیی جانا ؟؟!! .من : دور ماندن گاهی تمام عقل است و گاهی تمام بی عقلی ،من همان عاقل دیوانه ام که شرط دیوانگی را به مرگ دنیای نزدیک ترجیح میدهم ،مجنون که باشی از بام شهر هم ،از همان دور همان پنجره ی معروف معلوم است ."گاهی تمام عقل به دور ایستادن است "
هوالمحبوب
تو یک مردی، شبیه همه مردهای دیگر، شبیه تمام آنهایی که در خیابان ولیعصر قدم میزنند، شبیه تمام مغازهدارهای بازار شیخ صفی، شبیه تمام کارمندان اداره آب، تمام راننده تاکسی ها، شبیه تمام دست فروشهای نبش تربیت. تو غذا میخوری، راه میروی، خسته میشوی ، میخندی، گریه میکنی ، دلگیر میشوی، رانندگی میکنی ، شبها قبل از خواب به روزی که داشتهای فکر میکنی، تنها تفاوت تو در این است که میان هزاران مرد دیگر، من عاشقت هستم، تو در م
من پسر 14ساله تمام بی علاقگی ها به محیط مدرسه را با چشمان خود دیده ام.
تمام عشق نورزیدن هارا ،تمام دل زدگی ها از کتاب و مدرسه و امتحان را.
من پسری هستم که با تمام وجوداین بی علاقگی ها را حس کرده است،تمام تمامشان را.
وقتی ویدیو ای را از مدارس کشور های اروپایی را تماشا می کنم به آن ها غبطه می خورم.
من فرزند شهری کم برخوردار امید دارم تا با مطالب این وبلاگ بتوانم مدارسی شاد در شهرم،استانم وحتی کشورم ،به وجود بیاورم
تا دانش آموزان برای رفتن به مدر
یعنی انقدر از مردم و ارتباطشون می ترسید!
تمام پیام رسان های ایرانی و خارجی بسته ان
تمام جستوجوگر های ایرانی و خارجی بسته ان
تمام شهر پر از نیروهای امنیتیه
ترسو ها
به جای ایجاد خفقان و فضای امنیتی به حرف مردم گوش کنید
امشب مرا به آغوش بکش... آرامِ آرام، میخواهم در تو غرق شوم،میخواهم با تک تک نام هایت نفس بکشم، آخر معشوق تمام وقت تو بودن، نهایت زندگیست... آخر معشوق تمام وقت تو بودن نهایت بندگیست... خدایا... به تک تک نام هایت قسمت میدهم، لحظه ای به حال خودم رهایم نکن... من آرامم، در برابر ثانیه به ثانیه امتحاناتت،من تسلیمم در برابر تو خدایا... و تو برایم به اندازه تمام دنیا کافی هستی... دوستت دارم، با تمام وجود :)
از این که کم کم دارم راه میفتم تو پوست خودم نمی گنجم. از این که دوباره میتونم کتاب بخونم از این که هیچکاری اگه نمیتونم کنم ولی کتاب میتونم بخونم حتی خوشحالم از این که دوباره زبان فرانسوی رو شروع کردم از تین که نگاهی به عکسها میخونم از این که دفتر استادم هنوز که هنوزه برام تکراری نشده و میخونمش. میدونی چند سال پیش آرزو کردم هیچ هیچ بمونم اما از مسیری که استادم نشونم داد خارج نشم. من هنوزم پای حرفم هستم. بعضیا خب به هر قیمتی شاید خیلی کارا کنن به
امروز تمام امیدم از خوندن اینه که آخرشب برسه،دوشی بگیرم،مسواک بزنم،آهنگ دهه شصتی پلی کنم،برقصم و صورتم رو بند بندازم و هیچ ایده ای ندارم که چطور میتونم همه ی این کارها رو طی چهل و پنج دقیقه ای که وقت دارم انجام بدم.
*من از آدمی که هستم تعجب میکنم...امروز به مادرم گفتم نمیدونم به چه منبع انرژی وصلم که تمام نمیشه...امیدوارم که تمام نشه البته!
احمد یک کتاب به مهناز داده؛ یه کتاب که فکر میکنه یا بهتره بگیم مطمئنه خودش سالها قبل اونو نوشته...
“مثل خون در رگهای من” تمام فکرهای احمده و تمام احساساتش برای مهناز.
جالبیشم اینه که الف بامداد عزیز تمام نامه هارو به اسم “احمد” امضا کرده و تموم کرده...
اکنون میدانم
که با تمام عزیزانم
باید خوب خداحافظی کنم
زیرا هیچ یک از ما نمی دانیم
کدامین قرار
اخرین قرار خواهد بود
اتااُل بهرام اوغلو
میترسم دیر بشه ...میترسم مثل همیشه حرفام جا بمونه... باید تا وقت هست بگم تمام دلتنگی های نگفته را.... باید.
همه چیز از یک ملاقات شروع شد، از یک نگاه، با همان نگاه اول احساس کردم که تمام وجودم او را می خواهد- بین خودمان باشد گند بزنند به این احساس حاصل از یک نگاه، به کسی بر نخورد ها! با یک نگاه وقتی تمام وجودت یکی را خواست یعنی یک جای تمام وجودت لنگ می زند-.
ادامه مطلب
ما عادت کرده بودیماما من هنوز تقلاهای تو را به خاطر داشتممن تمام این دنیای کثیف را گذاشته بودم لای صفحات کتابی که قرار بود هیچگاه به پایان نرسدمن تمام شهرها را به آتش کشیده بودممن اشک تمام نوعروسان بیوه را، من شیارهای خون آلود تمام درختان به دار آویخته را، من تو را، من خودم را..من خدا را به دریا سپرده بودم..
اما تو از لابه لای سر انگشتانی که هیچگاه لمست نکرده بودند قد میکشیدیشهر خودش را به دریا می انداخت و بین آخرین گدازه های آتش به نوعروسان ب
کفش تمام چرم یکپارچه و تمام دست دوز مدل راینو
رویه کاملا یکپارچه از چرم گاوی قابل دوخت در رنگ و انواع چرم سفارشی
دارای زیره چرم گاو میش و آستر چرم بزی برای خنک نگه داشتم داخل کفش
دارای پاشنه ۴ سانتی متری قابل افزایش یا کاهش در دوخت سفارشی
کفش زیبا از طراحان کفش سی سی به مناسبت ثبت ملی شدن کفش چرم تبریز
مشاهده وخرید کفش مردانه تمام چرم مدل راینو
از این غربی بازیهایی که یک روز را در تقویم برای بزرگداشت اختصاص دهیم، خوشم نمیآید. بهانهای میشود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نامتان زدیم دیگر چه میخواهی؟
در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر میگیریم احساس میکنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کردهایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.
به هر حال یک روز در تقویممان روز قلم نام گرفته است و ما نا
از این غربی بازیهایی که یک روز را در تقویم برای بزرگداشت اختصاص دهیم، خوشم نمیآید. بهانهای میشود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نامتان زدیم دیگر چه میخواهی؟
در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر میگیریم احساس میکنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کردهایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.
به هر حال یک روز در تقویممان روز قلم نام گرفته است و ما نا
دانلود تمام فرمول های ریاضی هشتم
-
تمام فرمول های ریاضی هشتم : با درخواست های بسیاری که در روز های گذشته از طرف دانش آموزان عزیز و کاربران گرامی سایت نمره برتر داشتیم تصمیم گرفتیم تا فرمول های مهم ریاضی هشتم را به صورت کامل در اختیار شما قرار دهیم. در این فرمول ها شما میتوانید به صورت فصل به فصل کتاب ریاضی را مشاهده نمایید.
ادامه مطلب
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
بالاخره و با طی دقیقا یک ماه رابطه با ح دیروز تموم شد.
چی شد؟ ح خواست فیلم رابطهی من و میم رو ببینه، دید و تمام. اون گفت شما خیلی هم رو دوست دارطن، میم خیلی تو رو دوست داره و من نمی تونم وارد رابطهی شما بشم.
حالم خیلی بد نییت نمی دونم چرا! خوابم میاد. استادم گفته تا ۱۰ روز دیگه کاری رو بهش تحویل بدم. فعلا باید مشغول اون شم. ح واقعا دوسم داشت .. بگذریم.. تمام شد.. کاش دیگه عاشق نشم.
فردا جشن فارغ التحصیلی مان برگزار میشود و من هم خوشحالم و هم ناراحت...خوشحال بابت تمام کردن یه مرحله از زندگی و ناراحت بابت تمام شدن دوران هر چند سخت اما شیرین دانشجویی...
امروز و دیروز با جبرانی رفتنم کاراموزی م هم تمام شد...و عملا تنها پروسه اداری فارغ التحصیلی باقی مانده...
و دل کندن از این همه دوست...از این همه خاطره عجیب سخت است...
فردا روز شاد و غمگینی ست برای من...
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
یعنی می شود فردا بیایم برای این پست پی نوشت بزنم که اصلاحات فصل چهار و پنج تمام شد؟
خدایا لطفا بشود...:)
یک چهارم پی نوشت:))))
یک چهارم کارم دیروز تمام شد، یک چهارم بعدی هم به نظر می رسد امروز تمام شود! بله طبق معمول کار چهار روزه را یک روزه تصور می کردم و نمی شد که بشود:)
دوروز دیگر می آیم پی نوشت می زنم ان شاالله:)
تو بدترین لحظات زندگی تنها چیزی که میتونه باعث آرامش بشه معنویاته
پیوستن به اصل وجود یعنی خدا
فقط و فقط با استغفار
بابت همه چیز.. تمام اشتباهاتی که خواسته و ناخواسته مرتکب شدیم.. تمام افکار پریشون و منفی.. همه کم کاریها.. بابت تمام مسائلی که میتونستیم به خدا بسپاریم و ازش دست بکشیم تا درست بشن اما اینکارو نکردیم
یه استعفاری هست به نام " استغفار ۷۰ بند امیرالمومنین" به نظر من بی نظیره
وقتی قلبا میخونی و به معانیش فکر میکنی حالتو عوض میکنه
اینو م
دلم برای تخت خوابم برای صدای بادی که به پنجره اتاقم میخورد و من را یاد آلمان می انداخت، تنگ شده است. دلم برای پنجره اتاقم که میتوانستم نور چراغ های دور دست را از آنجا ببینم و به یاد شبهای آرام اروپا بیوفتم تنگ شده است. برای تمام کتابهای کتابخانه ام و برای تمام آن لحظاتی که میتوانستم در تنهایی های خودم در مورد آینده ام رویاپردازی کنم و تصمیمات بزرگ بگیرم، دلتنگم.
برای تمام آن روزها دلتنگم. ..
گاهی بین تو و کسی رابطه ای بوده و تمام شده اما یک چیزی از جنس احترام، شاید نفرت حتی شاید بودن به عنوان یک انسان در درون تو می ماند.بخصوص وقت همه چیز بینتان حل شود . صاف و صوف شوید آن موقع رابطه تمام می شود و دلت از این هیچ شدن و تمام شدن می گیرد. تا آخر عمر دلت می گیرد.
۲۶ در حال آمدن است و من نمی دانم چگونه بهت تبریک بگویم که تمام احساسم را در آن خلاصه کنم.
۲۶ در حال آمدن است و من می خواهم در آمدنش کنارت باشم اما مقابل روزگار ناتوانم.
۲۶ در حال آمدن است و من نارحتم که نمی توانم در آن روز تو را در آغوش بگیرم و تبریک بگویم.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز کادو نگرفتم، گشتم ولی هنوز چیزی نیافتم که بتواند تمام دوست داشتن مرا بیان کند.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز در انتظار شنیدن دوستت دارم هستم.
دختری هستم که بعد از ۵_۶ ماه توی خانه ای که ترسِ تنها ماندن در شب داشته ، تنها شده و توی تاریکی مانده. کمتر از چهل روز تا دفاعش فاصله دارد، بند اتصال به تمام ادم های احمق و بیخود زندگی را بریده، ۹ کیلو لاغر تر از ۴ ماه قبل است، از قوی بودن خسته شده، پارادوکسیکال ترین و سورئال ترین روزها را پشت سر گذاشته، با پشت دست چپش توی دهان خیلی ها که حرف مفت زده اند کوبیده، کلمه هایش تمام شده و همچنان درصدد روشن نگاه داشتن تمام مشعل های امید توی دلش است .
دستم رو روی چوب خام روشن نارنج میکشم. بویش مستم میکند. مداد را بر میدارم و طرحی مبهم را رویش نقاشی میکنم. مثل اینکه کلافه باشم بر میگردم جاهایی که مبهم است دوباره پر رنگ میکنم. ار موئی را بر میدارم. کالبدی مبهم از انسان را برش میدهم. سپس نوبت مقار هست سطحش را تراش میدهم. پستی و بلندی های ظاهرش و تمام جذابیت جسمیش را به ظرافت طرح میزنم. بعد سطحش را با سنباده کاملا صاف و یکدست میکنم. تمام سر تا پاش رو پولیش میزنم جوری که برق میزند. با خوشحالی و ذوق ب
قدر آدمایی که زود عصبی میشن رو بدونید!اینا همون لحظه داد میزنن، قرمز میشن، قلبشون درد میگیره، دستاشون میلرزه… ولیواسه زمین زدنتون هیچ نقشهای نمیکِشن!اونا تمام نقشهشون، همون عصبانیته بوده و تمام!تمام آدمایی که زود عصبانی میشن آدمایی هستن که رقیقترین و صافترین وجدانهارو دارن…
ادامه مطلب
نگاهی پر از خستگی
به تمام خستگی های آخر هفته روی میز
کلی کار عقب مانده
کلی برگه و خط خطی و مداد و خلاصه ..
یه اتاق بهم ریخته !
همچنان افسرده ولی ساکت تر !
همچنان بهم ریخته ولی پر احتیاط تر !
رک بگویم
برگشتنم را دوست ندارم
دوباره شروع کردن به نوشتن را دوست ندارم
حس میکنم اینجا محدود شده..
کاش میشد یک سری چیز ها را حل کرد
یک سری حرف ها را پس گرفت
یک سری حرف ها را پس داد !
تمام مطالب قدیمی را میخوانم و اگر خوب بود میگذارم باشد..
کمی طول میکشد ولی تمام م
یا حضرت بقیه لله ارواحنا فداه:
یادینده غم مهلتی تیکنمیشده آسوده اولدیگ بیردم؟
گشدیم بو دنیادن گلدیم یوخونه وجودیمه وردین دم.
نقدر دا گچسین دوباره سن منیمدن با هم بو یرده
اآلله منیم سهمیم بو عالمدن اولسه فقط او بیر دم
حضرت عباسی دءیم تمام دارایی ده اله او بیر دم
داها الله دن هچ ایستمز که تمام عشق هرنه آدم
یا حضرت بقیه لله ارواحنا فداه:
یادینده غم مهلتی تیکنمیشده آسوده اولدیگ بیردم؟
گشدیم بو دنیادن گلدیم یوخونه وجودیمه وردین دم.
نقدر دا گشسین دوباره سن منیمدن با هم بو یرده
اآلله منیم سهمیم بو عالمدن اولسه فقط او بیر دم
حضرت عباسی دءیم تمام دارایی ده اله او بیر دم
داها الله دن هچ ایستمز که تمام عشق هرنه آدم
تمام ما مترسک ها
لباس کهنه میپوشیم
و از فضل جهان گاهی
دو پیکی باده مینوشیم
تمام ما مترسک ها
شبیه جانور هستیم
درون مزرعهٔ هامان
فقط دل را به خود بستیم
از آن سو باد می آید
شبیه راز می آید
منم میلرزم و گاهی
صدای ساز می آید
دمی شاد و دمی نالان
دمی رازی قرنطینه
ولی نه ، مال آدم هاست
اینگونه غم و کینه
تمام ما مترسک ها
به شادی دل نمی بندیم
دو چشم مبتلا داریم
و هرگز ما نمی خندیم
پر و بال سیه دارد
همان که بیگدار اینجا
نترسد آخر قصه
کلاغ داستان ما
مرحله جدید فروش اینترنتی ایران خودرو از روز یک شنبه -20 بهمن ماه- آغاز شده و تا زمان تکمیل ظرفیت نیز ادامه خواهد داشت. در طرح پیش فروش اعتباری ایران خودرو، مشتریان امکان ثبت نام برای انواع محصولات این شرکت را دارند.
در طرح پیش فروش ایران خودرو ویژه دهه فجر، موعد تحویل خودروها برای مردادماه 99 خواهد بود.
آغاز ویرایش قراردادهای معوق مشتریان
ایران خودرو طی اطلاعیه ای که در تاریخ دهم دیماه، برای نمایندگیهایش منتشر کرده، خبرهای جدیدی به مشتر
19مرداد 98ساعت18:16- اصفهان- ابتدای خیابان آمادگاه-روبروی هتل عباسی- کافه کندوحرف زدیم و نشستیم و کیک خوردیم و حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم. از همه چیز و همه جا و نگرانی های کوچولو کوچولوی هر دومان از آنچه که پیش روی مان است. راه رفتیم و رفتیم و رفتیم دوباره باز گشتیم به همان نقطه اول و گریه کردیم بعد خندیدیم در اخرین لحظات بغلش کردم و رفت احتمالا تا 5 سال آینده که دوباره بتوانم بغلش کنم.تمام شد. تمام آن دو روزی که از ناراحتی این 2 خداحافظی قلبم مچا
تکنیک آرام سازی ذهن
روزانه به مدت چند دقیقه تمام حرفهاى درون ذهن خود را بنویسید و آنها را بخوانید.تمام گفتگوهای ذهنی خود، تمام شکایتها، همه نگرانی ها و اضطراب ها را بنویسید و سپس بعد از چند روز آنها را بخوانید.
متوجه خواهید شد بسیاری از آنها فقط مسائل سطحیان و اصلا مشکل بزرگی نیستند.
حتما امتحان کنید!با این کار کم کم دست از نشخوار ذهنی برداشته و آرامش بیشتری خواهید داشت.
کاش میشد تمام آدمهای غمگین وتنهای جهان را در آغوش کشید،برایشان چای ریخت،کنارشان نشست و با چند کلام ساده،به لحظاتشان رنگ آرامش پاشیدو حالشان را خوب کرد.کاش میشد این را قاطعانه و آرامدر گوش تمام آدم ها گفت؛ که غم و اندوه، رفتنی استو روزهای خوب در راه اند،که حال همهمان خوب خواهد شد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
همیشه روزهایی در زندگیمان هستند که فکر میکنیم، شاید قرار نیست بگذرند. شاید قرار نیست تمام بشوند. گویی آمدهاند که ما را تمام کنند، نه این که تمام بشوند.
تمام دوران دانشجویی من از آن روزها بود.
تحصیل در رشته و دانشگاهی که هیچ سنخیتی با روحیاتم نداشت، برای من چیزی جز یک روح خسته به یادگار نگذاشت؛ اما بالاخره تمام شد.
تمام شد و رو سیاهیش برای آن شبهایی سختی ماند که هیچکس جز خودم ندانست که چگونه صبح شد. شبهایی که از فرط احساس یک استرس وح
من یه عشق داشتم و خودم رو توش غرق کرده بودم. همه مون تجربه های وحشتناک شکست از ادمای مزخرف تو زندگی مون رو داریم. خب ولی نمیشه گفت اون کاملا مزخرف بود. همچی باید در حد تعادل نگه داشته بشه و شاید یروزی شااید بشه گفت که اوکی تو یه آشغال تو رابطه بودی و یه معلم نمونه.
کسی که همه تلاششو کرد که بچه ها رو به مسیر درست هدایت کنه. وقتی یادم میاد که سوال های سخت از ما میپرسید و ما از ترس اشتباه گفتن حرف نمیزدیم بهمون میگفت که نترسید! اشتباه جواب بدید. از شکس
در تمام طول تاریکی سیرسیرکها فریاد زدند ماه ای ماه بزرگ در تمام طول تاریکی شاخه ها با آن دستان دراز که از آنها آهی شهوتناک سوی بالا می رفت و نسیم تسلیم به فرامین خدایانی نشناخته و مرموز و هزاران نفس پنهان در زندگی مخفی خاک و در آن دایره سیار نورانی شبتاب دقدقه در سقف چوبین لیلی در پره غوکها در مرداب همه با هم ‚ همه با هم یکریز تا سپیده دم فریاد زدند ماه ای ماه بزرگ ... در تمام طول تاریکی ماه در مهتابی شعله کشید ماه دل تنهای شب خود بود داشت در ب
دانلود آهنگ شروین حاجی آقاپور تمام من { بهترین کیفیت }
امشب میتوانید ترانه تمام من با صدای خواننده خوب شروین حاجی آقاپور را دانلود کنید
Exclusive Song: Shervin Hajiaghapour | Tamame Man With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ تمام من شروین
به جای من یه قاصدک یه روز میاد توو خواب توتو قدرشو بدونبعد من اگه نبود کسی به یاد من تو شعرمو بخونبه جای من شاید یکی بیاد که می فهمتتکه می بره فکرمو از سرتبعد من شاید یکی بیاد که می شناستتبیشتر از من می خوادتتمام من بیا ولی تو به مزار منی
هر چقدر که میتوانی صبور باشآرام و صبور...نه اینکه غصهها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم...!
"صبور باش" یعنی:آنقدر فیــتیلهی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورشتمام دلت را روشن کند...تمام دلت را به امید فردا که نه،به امنیت همین لحظهبه شیرینی همین الانروشنِ روشن کند...بگذار گریههایت که تمام شد،آفتاب مهربانیاش بتابد به گوشه گوشهی دل و جانت...
آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و
تا بیست سال دیگه یه بمب سبز درست می کنم و جوری می ترکونمش که رئیس سازمان سنجش، چیچی مقابله با کرونا، دفتر ریاست جمهوری، بهارستان، تمام کس و کارشون، تمام کس و کارم، کل فوامیل و خاندانم، پسرخالم، پسرخالش، پسر عموم، پسرعموش، فلان، بهمان، خودم و تمام این دنیای مزخرف کوفتی تبدیل به انرژی بشیم.ده لامصب! من از دهم هفته ای چهل تا پر می کردم، الان باید این سرم بیاد؟؟ آره؟؟؟ یادم نیست آخرین بار کی حالم این قدر بد بوده... ببخشید اگه نظرا رو دیر جواب داد
به این فکر میکنم که چطوری میتونم همهی اینها رو خالی کنم؟ اصلا ممکنه؟ شاید اگر بهم یه اتاق عایق صدا بدن تا پشت گردنم رو چنگ بندازم، با رنگ سیاه تمام بدنم رو رنگ کنم و بعد تمام وسایل توش رو بشکنم و جیغ بزنم و گریه کنم، بعد به سمت بیرون بدوم و خودم رو توی رودخونه پرت کنم، به جواب نزدیک شده باشم.
پریروز بود که اولین بار این حس را پیدا کردم.
حس کردم شب، کسی خواهد آمد. پیام خواهد داد.
نمی دانم که. اما یک نفر که تازه میآید. میآید و میماند.
تمام روز به انتظار گذشت. تا اینکه شب شد.
و من همهاش در این حس قشنگ انتظار بودم.
که او میآید... و سلام میدهد... و پاسخ میشنود.
شب تمام شد، صبح هم رسید، اما کسی نیامد.
فردایش هم همینطور. امروز هم.
حالا امشب دارم به این فکر میکنم که فردا چه میشود؟
این حس قشنگ انتظار به کجا میبرد مرا؟
یا در واقع ای
کابین آسانسور تمام استیل با قیمت روز در بازرگانی آسانسور برزده ، انواع کابین آسانسور تمام استیل ، قیمت روز در سال 1399 و دریافت لیست قیمت از واتس آپ مجموعه بازرگانی آسانسور برزده
کابین آسانسور تمام استیل
فروش کابین آسانسور تمام استیل
قیمت روز کابین آسانسور تمام استیل
قیمت کابین آسانسور تمام استیل
خرید کابین آسانسور تمام استیل
لیست قیمت کابین آسانسور تمام استیل
تولید کابین آسانسور تمام استیل
کابین آسانسور تمام استیل قیمت
خرید این
چیزی که برای آدم میتونه آزاردهنده باشه محدودیت هست. چیزی که من به عنوان یک ایرانی با تمام وجود توی همه ابعاد زندگیم لمسش کردم. درسته نباید محدود شد، باید تهدید رو فرصت کرد، از نقاط ضعفت قدرت بسازی و بجنگی و تلاش کنی اما وقتی با تمام وجودت تلاش میکنی و بازم توی دنیا یک ایرانی می مونی که با تمام وجودت نگرانی لحظه به لحظه اتفاقات مملکتت توی صورتت موج میزنه و اشکت رو حتی درمیاره چیزی می مونه واسه گفتن؟ یه استادی داشتیم یه زمانی حرف قشنگ میزد، میگ
پیش فروش نژادهای زیر در ماه بهمن انجام میشود:✅ابریشمی سفید✳️مرندی✅سلطان✳️کوشین✅سیبرایت
پیش فروش تمام نژادها با قیمت هر عدد جوجه ۲۰۰۰۰ تومانتحویل دونوبت در اسفند ماه
❇️تمام جوجه ها واکسن خورده و سالم ارسال میشوند
ارسال به تمام ایران
جهت ثبت سفارش با ما در ارتباط باشید
کانال تلگرام :
morghe_zinaty
آیدی تلگرام :
@m_zinaty
شماره همراه:09132862998
دانلود آهنگ شروین حاجی آقاپور تمام من { بهترین کیفیت }
امشب میتوانید ترانه تمام من با صدای خواننده خوب شروین حاجی آقاپور را دانلود کنید
Exclusive Song: Shervin Hajiaghapour | Tamame Man With Text And Direct Links In jazzMusic
متن آهنگ تمام من شروین
به جای من یه قاصدک یه روز میاد توو خواب توتو قدرشو بدونبعد من اگه نبود کسی به یاد من تو شعرمو بخونبه جای من شاید یکی بیاد که می فهمتتکه می بره فکرمو از سرتبعد من شاید یکی بیاد که می شناستتبیشتر از من می خوادتتمام من بیا ولی تو به مزار من
دلم دویدن می خواست. می خواستم آن قدر بدوم تا دیر نرسم به قطاری که می خواست راه بیفتد. آن قدر که پاهایم کم بیاورند. کفش پشت پایم را بزند. به نفس نفس بیفتم. باد بر صورتم بکوبد. دلم می خواست آن قدر بدوم که از شهر، آدم هایش، گذشته ام، تمام سایه ها و حتا کلاغ ها دور شوم...
باهم حرف میزدیم...
معلوم بود از زندگی که داره راضی نیست. همه چیز هم داره. البته از بیرون اینطور به نظر میرسه.
ولی خوب از حرفهاش فهمیدم که به خاطر تمام کارهایی که باید میکرده ولی نکرده ,خود ِچند سال قبلش رو دوست نداره. میگفت: من خیلی خرفت بودم.
میدونی! اون لحظه بابت تمام کارهایی که منطقا نباید انجام میدادم ولی انجام دادم خوش حال شدم.
بابت تمام ابراز عشق های نصف و نیمه حتی.
گاهی اوقات عاقلانه ترین تصمیم ممکن این هست که به خودت اجازه ی تست کردن و
دانلود آهنگ جدید شهاب مظفری تمام شد
«بزودی»
آهنگ غمگین
پخش آهنگ تمام شد از شهاب مظفری عزیز بزودی از سایت برای شما طرفدارن شهاب مظفری عزیز قرار میگرد
تاریخ دقیقی اعلام نشده و اگر تاریخ دقیقی به دستمون برسه داخل همین پست برای شما عزیزان اعلام خواهیم کرد
بالاخره اچ پذیرفت خیانت کرده و دیگه مخالفتی با تمام شدن رابطه نکرد ..
خیلی غم انگیز و دردناک اما چاره چیه باید باهاش کنار اومد و قوی بود تا فراموش بشه
من روز ُ شب های سخت تر از اینم داشتم اینم میگذره ..
دیگه اینجا نمینویسم خدانگهدار
اگر شما در این فکر هستید که به صورت تمام وقت وارد نتورک مارکتینگ شوید، در اینجا نکاتی وجود دارد که قبل از آن باید بدانید.
واقعیتبرای
موفقیت در نتورک مارکتینگ لازم نیست به صورت تمام وقت کار کنید.زمان زیاد
داشتن باعث موفقیت نمیشود.بلکه مدیریت زمان لازمه موفقیت است.ری هیگدن، استاد نتورک مارکتینگ در مورد این موضوع میگوید:اگر شما نتوانید بیزینس نتورک مارکتینگ خود را به صورت پاره وقت بسازید، احتمالا تمام وقت هم نمیتوانید آن را بسازید.
ادامه مط
دانلود آهنگ علیرضا جاوید ماه تمام + متن و کیفیت عالی
امروز ترانه ماه تمام به صدای علیرضا جاوید را با دو کیفیت آماده کرده ایم
Exclusive Song: Alireza Javid | Mahe Tamam With Text And Direct Links In jazzMusic.blog.ir
متن آهنگ ماه تمام علیرضا جاوید
ای ماه تمامم شیرین سخنم جانم عشق سینه سوزت آتش زده بر جانماز حال دل من تو چه دانی …دیوانه ترم کن با زلف پریشانت من مست نگاهت خیره به دو چشمانتاز حال دل من تو چه دانی …ای کاش ای کاش دلت حال مرا داشت قلبت ای کاش مرا بی تو نمیذاشتای کاش ای کاش
درباره این سایت